کتابـــــدار مشــتـاق

کتـــابــداری که مشتــاق کتـابـداری اسـت.

کتابـــــدار مشــتـاق

کتـــابــداری که مشتــاق کتـابـداری اسـت.

خوشبخت کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی دارد:

     کتاب خوب  

     دوستانی که اهل کتاب باشند.

 

ویکتور هوگو


ذخخنه

شادی مشتاق
۲۹ مهر ۹۴ ، ۰۰:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

وقتی در سفر کتابی با خودت به همراه میبری، یک چیز عجیبی اتفاق می افتد: کتاب شروع میکند به جمع آوری خاطراتت. بعدها کافیست که تو فقط لـای آن کتاب را باز کنی تا دوباره به همان جایی برگردی که کتاب را اولین بار خوانده ای. یعنی با خواندن اولین کلمات، همه چیز را به یاد می‌آوری: عکس ها، بوها، همان بستنی که موقع خواندن می‌خوردی . . .

حرفم را باور کن، کتاب‌ها درست مثل نوارهای چسبناک مخصوص گیر انداختن مگس هستند. خاطرات به هیچ چیزی مثل صفحات چاپی نمی چسبند . . .

 

سیاه قلب

کورنلیا فونکه

شادی مشتاق
۲۹ مهر ۹۴ ، ۰۰:۳۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر


برشی از کتاب قدم اول فلسفه علم- بورین ون لون
برگردان ابراهیم اسکافی

شادی مشتاق
۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۶:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بعد از حدود سه سال تحصیل در رشتۀ علم سنجی، در یکی از دانشگاههای مطرح کشورم، اکنون بعد از فارغ التحصیل شدن، تقریبا ارتباط علمی و حتی اجتماعی ام را نه تنها با همکلاسی ها، بلکه با اساتید حوزه ای که در آن فعالیت میکردم  از دست دادم. همه میدانیم که برقراری ارتباط بین محققان و تحصیل کردگان  یک رشته تا چه اندازه حائز اهمیت است حالا بماند که اکنون دیگر صحبت بر سر ارتباطات بین رشته ای و فرا رشته ای هم به میان آمده است. راستی این اتفاق برای چند نفر در حوزۀ علم ممکن است رخ دهد؟ 

بدیهی است که این موضوع بسیار نگران کننده به نظر می رسد نه فقط برای من به عنوان فردی مشتاق کار در حوزۀ خود، بلکه برای جامعۀ علمی هم بسیار خطرناک خواهد بود. چرا باید ارتباطات علمی اعضای یک رشته تا به این حد نا به سامان و گسستنی باشد؟ این مساله البته دلایلی دارد و از جای دیگری منشا میگیرد که بحث نویسنده متن نیست

با  این همه، از نظر من شاید استفاده از تکنولوژی های اخیر کمک کوچکی برای بازسازی این ارتباط از دست رفته باشد. از همین جهت گروه تلگرامی ایجاد کردم. پس اگر  در حوزه علم سنجی یا مطالعات علم تحصیل کرده اید یا به این حوزه علاقه دارید به گروه تلگرامی علم سنجی بپیوندید. تا در این گروه با هم به بحث و تبادل اطلاعات در این حوزه بپردازیم.

شادی مشتاق
۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۳:۵۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

کتاب را هرگز کسی نمی‌خواند. در خلـال کتاب‌ها ما خود رامی‌خوانیم، خواه برای کشف و خواه برای بررسی خود. و آنان که دید عینی‌تری دارند بیشتر دچار پندارند.

 بزرگ‌ترین کتاب آن نیست که پیامش، بسان تلگرامی روی نوار کاغذ، در مغز نقش می‌بندد، بل آنکه ضربه‌ی جانبخش وی زندگی‌های دیگری را بیدار کند و آتش خود را که از همه‌گون درخت مایه می‌گیرد از یکی به دیگری سرایت دهد و پس از آنکه آتش‌سوزی درگرفت، از جنگلی به جنگل دیگر خیز بردارد.

 

 

از کتاب سفر درونی 
نوشته رومن رولن

مترجم: م. ا. به آذین (محمود اعتمادزاده)

 

شادی مشتاق
۱۹ مهر ۹۴ ، ۲۰:۳۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

مردم ِ یک جامعه وقتی کتاب می‌خوانند، چهره‌ی آن جامعه را عوض می‌کنند، یعنی به جامعه‌شان چهره می‌دهند. یک جامعه‌ی بی‌چهره را می‌شود در میان ِ مردمی کشف کرد که در اتوبوس، در صف اتوبوس، و در اتاق‌های انتظار، و در انتظارهای بی‌اتاق منتظرند و به هم نگاه می‌کنند و از نگاه کردن به هم نه چیزی می‌گیرند و نه چیزی می‌دهند. جامعه‌ای که گروه ِ منتظرانش به هم نگاه می‌کنند جامعه‌ی بی چهره ایست.

 

از کتاب سکوی سرخ 

یدالله رویایی

شادی مشتاق
۰۹ مهر ۹۴ ، ۱۴:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

حوزه هایی همچون فلسفه، تاریخ و جامعه شناسی، همواره همراه با علم مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. ولی خیلی کمتر شاهد مباحثی همچون «روانشناسی علم» (1) بوده ایم. گرگوری فیست(Gregory J. Feist)  در رابطه با حوزۀ نوظهور روانشناسی علم که در واقع یکی از زیر مجموعه های روانشناسی است، توضیحاتی کلی را ارائه داده استاین مقاله که در مجلۀ روانشناسی  The psychologistمنتشر شده است، به طور خلاصه به بیان دستاوردهای تجربی یکی دو سال اخیر در حوزه روانشناسی علم می­ پردازد و گویای این امر است که روانشناسی علم سهم به سزایی در بیان  ماهیت رفتار و تفکر علمی دارد.

 

روانشناسی، علمِ مطالعۀ فرایند تفکر و رفتار است. علم نیز یکی از جذابترین شیوه های اندیشیدن و رفتار کردن است که باید مورد توجه و تمرکز روانشناسان قرار گیرد. توجه به ابعاد روانشاختی تفکر و عملکرد علمی به حدود صد سال پیش بازمی گردد. با این وجود تنها ده سال است که به صورت یک حوزۀ مجزا مورد توجه قرارگرفته است.

روانشناسی علم به بررسی فرایندی که در پس تفکر، استعداد، علاقه و خلاقیت علمی وجود دارد می پردازد. به طور قطع، این حوزه بسیار نوپا است و نسبت به سایر حوزه های مرتبط با علم، بسیار دیرتر از آنچه که باید توسعه یافته است. اغلب افراد با مباحثی همچون فلسفه علم، تاریخ علم یا جامعه شناسی علم آشنایی دارند، حال آنکه صحبت از روانشناسی علم، حتی برای خود روانشناسان نیز ناآشنا خواهد بود. با این حال طی ده سال گذشته رشتۀ روانشناسی علم به عنوان یکی از زیر مجموعه های روانشناسی، پا به عرصۀ وجود گذاشته است. هم اکنون انجمن کوچک ولی فعال «جامعۀ بین المللی روانشناسی علم و تکنولوژی»[2] در حال فعالیت است که طور مکرر به برگزاری کنفرانس هایی نیز می پردازد.

 

توجه و هدف روانشناسی علم، این است که چگونگی تفکر و رفتار علمی دانشمندان، از همان ابتدای ایجاد جرقۀ تفکر علمی تا دستیابی به بزرگترین اکتشافات را درک کند.

از علم مقصود نویسنده، چیزی ورای تفکر و رفتار علمی صرف است. علم را هم می­ توان به سادگی تعبیر یک کودک یا به پیچیدگی توضیحات یک دانشمند توصیف کرد.  پس روانشناسی علم تنها دربارۀ مسائل مربوط به تفکر و رفتار علمی محققان نیست. بلکه، این حوزه مفاهیم پیچیده تری را در بر می گیرد؛ همچون چگونگی استدلال علمی کودکی که به تازگی با مفاهیم علمی آشنا شده، آن دانش آموزی که به یک حوزه علمی علاقه مند شده و یا ابراز بی علاقگی می­ کند و یا آن دانشمندی که به دریافت جایزه نوبل نایل می آید. به طور خلاصه، روانشناسی علم به هر گونه رفتار یا تفکری که به طور ساده یا پیچیده با علم سر و کار دارد مربوط می شود.

حوزۀ روانشناسی علم به اندازه خود حوزه روانشناسی زیر مجموعه دارد. همچون نوروساینس[3]، علوم شناختی[4]، روانشناسی رشد[5]، شخصیت شناسی[6]، روانشناسی اجتماعی[7]، آموزشی و رواشناسی کلینیکی[8]. که در ادامه مختصری به آنها اشاره می­شود.

روانشناسی نوروساینس

علاوه بر تنظیم بدن، از نخستین عملکردهای مغز این است که ورودی های حسی را سازماندهی کند. می شود گفت که علم نیز در صدد است که تجربیات بشر در رابطه با جهان فیزیکی، زیستی و اجتماعی درک کند. قابل توجه است که تفکر علمی بسیار پیچیده تر و سازمان یافته تر از تفکرات روزمرۀ انسانهاست.

بررسی مکانیزم و عملکرد مغز در حین تفکر علمی، یک موضوع عالی برای حوزۀ روانشناسی علم است. هرچند بسیار دشوار و هزینه بر است که بتوان از مغز در طول استدلال علمی و حل مساله تصاویر و نتایج آنی تهیه کرد. با این حال بسیاری از  متخصصان بر مکانیزم نورونهای مغز در زمان استدلال علمی تمرکز دارند.

علوم شناختی

علوم شناختی از بین سایر حوزه های روانشناسی بیشتر در روانشناسی علم مورد توجه قرار گرفته است. حل مساله، خلاقیت، استدلال استعاره ای و آنالوگی، تصویرسازی ذهنی و حافظه همگی نقش بسیار مهمی در فعالیتهای علمی دارند. طی دهه های اخیر بسیار از متخصصان علوم شناختی به بررسی، ثبت و تحلیل رفتار و عملکرد علمی دانشمندان در حین انجام فعالیت های خود پرداخته اند.

روانشناسی رشد

این شاخه از روانشناسی به بیان سوالات نوین و جذابی در رابطه با شیوه های تفکر  در علم می پردازد. از جمله اینکه:

کودکان و خردسالان چگونه در رابطه با مفاهیمی همچون چگونگی عملکرد دنیا نظریه پردازی میکنند؟ علاقه و توجه به علم چگونه توسعه می یابد؟ در چه سنی خلاقیت و تولید علمی به اوج خود میرسد؟آیا محیط تولد بر توسعه و رشد علاقه و استعداد علمی تاثیر میگذارد؟ آیا این علاقه و استعداد از جنسیت تاثیر میگیرد؟

روانشناسی اجتماعی

علوم اجتماعی به بررسی میزان تاثیر پذیری رفتار و تفکر افراد یک جامعه بر همدیگر میپردازد. اگر این تعریف را بر روی علم در نظر بگیریم، علوم اجتماعی سعی دارد به بررسی این نکته بپردازد که دانشمندان چگونه با یافته های خود نگرش و ذهنیت سایر اعضای جامعه را متاثر میکنند، چگونه رهبران علمی سیاستهایی را ایجاد میکنند که بر خلاقیت و تولید علمی گروهی از محققان نقش دارد، و چگونه همکاران میتوانند تولید علمی و خلاقیت ایجاد کنند.

روانشناسی شخصیتی

تیپ شخصیتی افراد، بر عملکرد و رفتارهای اشخاص تاثیرگذار است. سوال این است که آیا یک تیپ شخصیتی خاص می تواند شیوۀ رفتار، تفکر، دستاوردهای علمی یک دانشمند را از دیگری متمایز کند؟ پاسخ به این سوال مثبت است. تحقیقات نشان داده اند آن دسته از ویژگی های شخصیتی که موجب ایجاد علاقه مندی در علم میشود  با وجدان بودن[9] است و حال آنکه آنچه که باعث افزایش خلاقیت در علم می شود بازبودن[10] در مقابل مسائل است و طالب توجه کمتری نسبت به وجدان است.

روانشناسی کلینیکی

از جذابترین مباحث روانشناسی علم ارتباط آن با سلامت روانی است. سوال این است که، نسبت اختلالات روانی در دانشمندان نسبت به غیر دانشمندان چگونه است؟

برای پاسخ به این سوال باید ابتدا میزان پایه سلامت روانی جامعه را بدانیم. تازه ترین نتایج حاکی از این بوده اند که 46 درصد از آمریکاییان در طول زندگی خود حداقل از یک نوع بیماری روانی رنج میبرند.

نتایج نشان میدهند در بین دانشمندان علوم طبیعی خیلی کمتر از دسته دیگر جامعه احتمال بیماری وجود دارد. حتی متخصصان علوم اجتماعی نیز کمتر از سایرین دچار اختلالات روانی می شوند. با این دستاوردها و برخی نتایج دیگر شاید این نتیجه گیری که افرادی که با مباحث علمی سر و کار دارند کمتر از سایر افراد دچار اختلالات روانی میشوند، وسوسه برانگیز باشد.

اما پیش از چنین نتیجه گیری اول باید متوجه هشداری باشیم: شاید اینطور به نظر بیاید که علم قادر است اختلالات روانی را از میان بردارد، کاری که هنر یا موسیقی قادر به انجام آن نخواهد بود. اما این را در نظر بگیریم که یک دانشمند مشتاق که دچار نوعی بیماری روانی است، هرگز قادر نخواهد بود به کسب مدرکی علمی نائل آید حال آنکه در حوزه های موسیقی و هنر چنین نیست. چراکه علم نیازمند پیگیری و تمرکز بلند مدت  بر یک مساله و گذراندن ساعات متوالی در یک آزمایشگاه خواهد بود. اگر فردی نتواند روشمند و مداوم فعالیت کند هرگز نخواهد توانست دانشمندی با تولید علم بدل شود. بنابراین در نتایج به دست آمده خواه ناخواه تعداد دانشمندان علوم طبیعی با اختلال روانی ممکن است به صفر برسد که این مساله در مورد دانشمند خلاق حوزه هنر یا موسیقی برعکس است.

 

نتیجه گیری

طی چند سال اخیر در رشتۀ روانشناسی علم پیشرفتهایی هرچند ناچیز مشاهده شده است. با توجه به مطالب یاد شده می توان به این امر اشاره کرد که روانشناسی علم  به عنوان زیرمجموع ای از روانشناسی، حرفهای بسیاری راجع به علم دارد. بیان این مساله مهم است که یکی از مهمترین اهداف روانشناسی علم درک بهتر فرایند شکل گیری تحقیقات دانشمندان است، که خود موجب می شود که  دانشمندان روشها و فرضیاتشان را بهتر منعکس کنند. این امر به بهبود پژوهشهایشان کمک خواهد کرد.

در واقع، روانشناسی علم درصدد است که در توسعه و سازماندهی آزمایشاههای علمی و شکل دهی علم سیاست علم به کار گرفته شود. به علاوه، مطالعات علم تاکنون از درک بسیاری از جنبه های علم همچون مباحث مربوط به شیوۀ تفکر علمی، علاقه، خلاقیت، تاثیر اجتماعی، اختلالات روانی عاجز بوده است. امروزه علم تقریبا در تمام جوامع دنیا در حال پیشرفت است. اگر می خواهیم که علمی سالم و رشد یافته داشته باشیم، شناخت تمام جنبه های آن و به کار گیری روانشناسی علم اجتناب ناپذیر است.

 

 

منبع سایت:

https://thepsychologist.bps.org.uk/volume-26/edition-12/psychology-scientific-thought-and-behaviour

 

[1] Psychology of science

[2] ISPST; www.ispstonline.org

[3] neuroscientific

[4] cognitive

[5] developmental

[6] personality

[7] social

[8] clinical

[9] high conscientiousness

[10] high openness

 

شادی مشتاق
۲۴ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۰۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

در بیشتر داستانهای کودکان به مسائل عمیقی از زندگی همچون دوستی و نیکی پرداخته میشود. گذشته از داستان های جن و پری که کمپانی والت دیسنی به آن ها بیشتر علاقه نشان داده، برخی داستان های دیگر نیز به تصویر کشیده می شوند، که به جنبه های دیگری از اجتماع توجه دارند، از جملۀ این فیلم ها، میتوان به فیلم محبوب من شرور[1]  (اطلاعات این فیلم را می توانید از  اینجا مشاهده کنید) اشاره کرد که به طور اخص به زندگی و نیات خبیثانۀ یک دانشمند می پردازد.

 

این داستان راجع به مردی است که قصد دارد ماه رو از آن خودش کند. او  یک نابغه است که  میخواهد با داشتن ماه، مهمترین کاری که تا به حال هیچ موجود زنده ای روی زمین انجام نداده را به واقعیت تبدیل کند. در پی این هدف، با سه کودک بدون سرپرست که در یک نوانخانه زندگی میکنند، روبرو میشود. او با بی رحمی تمام برای به دست آوردن و سو استفاده از آنان نقشه می کشد. در نهایت نوانخانه سرپرستی بچه ها را به او می سپارد.  او به علاوه، لشگری از هزاران موجود کوچک دارد که سرتاپا گوش به فرمانش هستند. در نهایت با کمک بچه ها موفق میشود که ماه را از فضا بیرون بکشد و با خود به زمین بیاورد اما،... این نابغۀ شرور آنقدرها هم بد نیست! زیرا در نهایت، به خاطر نجات همان سه کودک که به فرزندی قبولشان کرده بود، با یک تصمیم سرنوشت ساز، ماه  را به رقیبش واگذار میکند و در پایان میبینیم که عشق او به سه بچه اش، تا چه اندازه توانست رفتار شرورانۀ او را تغییر دهد.

 

چیزی که در کل این داستان جالب به نظر می رسد، این است که  تربیت و رفتار والدین چقدر  روی فعالیت دانشمندان و نوابغ آینده اثر گذار است. در حقیقت نابغۀ این داستان، هیچ خاطره ای از مورد تشویق واقع شدن از سوی مادرش به خاطر ندارد، او در طول زندگی اش به طور مداوم بارقه هایی از بی تفاوتی یا مورد تحقیق واقع شدن توسط مادرش را هر گاه که راجع به علم اظهار نظر میکند، به یاد می آورد. اون در حقیقت قصد داشت که با بدست آوردن ماه بالاخره «دیده شود» و تا بتواند از مادرش این جمله را بشنود که: «پسرم به تو افتخار میکنم»! 



[1] Despicable me

moon

شادی مشتاق
۱۳ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

مطالعات علم چتری است که حوزه هایی از علوم اجتماعی و علوم انسانی را در بر میگیرد که «موضوعشان پژوهش در خود علم» است. یکی از این حوزه ها، «علم سنجی » است.

شاید بخواهید بدانید علم سنجی چیست؟ یا حتی اگر کمی کنجکاوتر بوده باشید شاید آن را در اینترنت هم جستجو کرده اید؟ (که احتمالا سردر گم نیز شده اید). ممکن است (در صورتی که اهل رسانه هایی مثل تلویزیون یا روزنامه هستید) راجع به رتبه بندی دانشگاه ها یا رتبۀ علمی ایران در جهان در طی سالهای گذشته، چیزهایی شنیده باشید. شاید هم  فکر کنید علم سنجی  هر چه هست به سنجش علم مربوط میشود. اگر چنین فکر میکنید کاملا حق با شماست!

 

جدای از تعاریف کامل و دقیقی که بزرگان این رشته، از علم سنجی بیان کرده اند، آن را می توان به زبان ساده هم تعریف کرد.

به بیانی، علم سنجی، سنجش و ارزیابی علم و فعالیتهای علمی، و استفاده از یافته های حاصل برای سیاست گذاری و بهبود و ارتقای شرایط موجود است.

در این بین واژه های مبهم زیادی وجود دارد از جمله اینکه علم چیست؟ چه کاری فعالیت علمی به حساب می آید؟ اهداف فعالیت علمی چیست؟ وضعیت موجود چگونه است؟ و این وضعیت چگونه بهبود می یابد؟ یا حتی پارا فراتر می نهیم: سیاست گذاری یعنی چه؟ ارزیابی چیست؟ سنجش چیست؟ اصلا علم را چگونه می توان سنجید؟

همه اینها موجب شده است که حوزه های دیگری همچون فلسفه، جامعه شناسی، آمار، اقتصاد، سیاست و بسیاری دیگر به درون علم سنجی تنیده شوند و حوزۀ علم سنجی را بسیار بحث برانگیز سازد. البته هدف از نوشتن این متن، نه توصیف پیچیدگی های رشتۀ علم سنجی و نه بیان تعاریف دقیق برای آن است، بلکه صرفا این پست به جهت یک نقطۀ شروع در نظر گرفته شده است. 

 

 

شادی مشتاق
۱۲ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر