کتابـــــدار مشــتـاق

کتـــابــداری که مشتــاق کتـابـداری اسـت.

کتابـــــدار مشــتـاق

کتـــابــداری که مشتــاق کتـابـداری اسـت.

۷ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

باید کتاب را از دست اندیشمندان گرفت. آنان خواندن نمی دانند. خواندن آنچه را که می خوانند نمی دانند. باید کتاب را به آنان که هرگز نمی خوانند بازگرداند. باید عصمت خواندن را آنچنان که در این جا آن را شناخته ایم آنچنان که مؤلفان بزرگ نشان داده اند بازیافت. مؤلفان بزرگ اندیشمند نیستند. مؤلفان بزرگ نویسنده نیستند. نویسنده کسی است که از خود سخن می گوید و مایل است از او سخن بگویند. نویسنده کسی است که می کوشد تا کسی باشد. اندیشه هایی در سر دارد. به جست وجوی واژه های مناسب این اندیشه ها می پردازد. می نویسد تا سخنش را بشنوند. تا بدانند او کیست. کجاست و چه اندیشه های بیشماری در سر دارد. مؤلف بزرگ اندیشه ای در سر ندارد. حرفه ای فکری را پیشه خود نساخته است. مؤلف بزرگ با اندیشه نمی نویسد. مؤلف بزرگ با دستان خویش می نویسد. می خواهم بگویم کتابهایی می نویسد که ساخته دست اند کتابهایی یک دانه کتابهایی تک نسخه. آن ها را می گشاییم و گویی به تکه ای از یک تپه بر می خوریم به چرخ ریسکی در سبزه زار به آواز باران بر زمین.

 

کتاب بیهوده
کریستین بوبن

شادی مشتاق
۲۹ مهر ۹۴ ، ۱۲:۵۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خوشبخت کسی است که به یکی از این دو چیز دسترسی دارد:

     کتاب خوب  

     دوستانی که اهل کتاب باشند.

 

ویکتور هوگو


ذخخنه

شادی مشتاق
۲۹ مهر ۹۴ ، ۰۰:۵۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

وقتی در سفر کتابی با خودت به همراه میبری، یک چیز عجیبی اتفاق می افتد: کتاب شروع میکند به جمع آوری خاطراتت. بعدها کافیست که تو فقط لـای آن کتاب را باز کنی تا دوباره به همان جایی برگردی که کتاب را اولین بار خوانده ای. یعنی با خواندن اولین کلمات، همه چیز را به یاد می‌آوری: عکس ها، بوها، همان بستنی که موقع خواندن می‌خوردی . . .

حرفم را باور کن، کتاب‌ها درست مثل نوارهای چسبناک مخصوص گیر انداختن مگس هستند. خاطرات به هیچ چیزی مثل صفحات چاپی نمی چسبند . . .

 

سیاه قلب

کورنلیا فونکه

شادی مشتاق
۲۹ مهر ۹۴ ، ۰۰:۳۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر


برشی از کتاب قدم اول فلسفه علم- بورین ون لون
برگردان ابراهیم اسکافی

شادی مشتاق
۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۶:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

بعد از حدود سه سال تحصیل در رشتۀ علم سنجی، در یکی از دانشگاههای مطرح کشورم، اکنون بعد از فارغ التحصیل شدن، تقریبا ارتباط علمی و حتی اجتماعی ام را نه تنها با همکلاسی ها، بلکه با اساتید حوزه ای که در آن فعالیت میکردم  از دست دادم. همه میدانیم که برقراری ارتباط بین محققان و تحصیل کردگان  یک رشته تا چه اندازه حائز اهمیت است حالا بماند که اکنون دیگر صحبت بر سر ارتباطات بین رشته ای و فرا رشته ای هم به میان آمده است. راستی این اتفاق برای چند نفر در حوزۀ علم ممکن است رخ دهد؟ 

بدیهی است که این موضوع بسیار نگران کننده به نظر می رسد نه فقط برای من به عنوان فردی مشتاق کار در حوزۀ خود، بلکه برای جامعۀ علمی هم بسیار خطرناک خواهد بود. چرا باید ارتباطات علمی اعضای یک رشته تا به این حد نا به سامان و گسستنی باشد؟ این مساله البته دلایلی دارد و از جای دیگری منشا میگیرد که بحث نویسنده متن نیست

با  این همه، از نظر من شاید استفاده از تکنولوژی های اخیر کمک کوچکی برای بازسازی این ارتباط از دست رفته باشد. از همین جهت گروه تلگرامی ایجاد کردم. پس اگر  در حوزه علم سنجی یا مطالعات علم تحصیل کرده اید یا به این حوزه علاقه دارید به گروه تلگرامی علم سنجی بپیوندید. تا در این گروه با هم به بحث و تبادل اطلاعات در این حوزه بپردازیم.

شادی مشتاق
۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۳:۵۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

 

کتاب را هرگز کسی نمی‌خواند. در خلـال کتاب‌ها ما خود رامی‌خوانیم، خواه برای کشف و خواه برای بررسی خود. و آنان که دید عینی‌تری دارند بیشتر دچار پندارند.

 بزرگ‌ترین کتاب آن نیست که پیامش، بسان تلگرامی روی نوار کاغذ، در مغز نقش می‌بندد، بل آنکه ضربه‌ی جانبخش وی زندگی‌های دیگری را بیدار کند و آتش خود را که از همه‌گون درخت مایه می‌گیرد از یکی به دیگری سرایت دهد و پس از آنکه آتش‌سوزی درگرفت، از جنگلی به جنگل دیگر خیز بردارد.

 

 

از کتاب سفر درونی 
نوشته رومن رولن

مترجم: م. ا. به آذین (محمود اعتمادزاده)

 

شادی مشتاق
۱۹ مهر ۹۴ ، ۲۰:۳۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

 

مردم ِ یک جامعه وقتی کتاب می‌خوانند، چهره‌ی آن جامعه را عوض می‌کنند، یعنی به جامعه‌شان چهره می‌دهند. یک جامعه‌ی بی‌چهره را می‌شود در میان ِ مردمی کشف کرد که در اتوبوس، در صف اتوبوس، و در اتاق‌های انتظار، و در انتظارهای بی‌اتاق منتظرند و به هم نگاه می‌کنند و از نگاه کردن به هم نه چیزی می‌گیرند و نه چیزی می‌دهند. جامعه‌ای که گروه ِ منتظرانش به هم نگاه می‌کنند جامعه‌ی بی چهره ایست.

 

از کتاب سکوی سرخ 

یدالله رویایی

شادی مشتاق
۰۹ مهر ۹۴ ، ۱۴:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر